سایت تفریحی خبری و مد لباس روز دنیا

شعرهای زیبا و قصائد وغزل های شاعران بزرگ - شعر حزین

شعرهای زیبا و قصائد وغزل های شاعران بزرگ – شعر حزین ۱۱ شهریور ۱۳۹۴

شعر حزین

از تبارخستگانم حال و روزم خوب نیست
بیقرارت میشوم در قلب تو آشوب نیست؟

تابه کی صبرو صبوری تا چه وقتی انتظآر؟
من دلی اشفته دارم نام من ایوب نیست

رفتی و قلب مرا با خود به یغما برده ای
هیچ کس دیگر خریدار من معیوب نیست

رو به تو کردم خدایا مستجابم می کنی؟
خوب می دانی جواب عاشقان سرکوب نیست

استجابت از درو دیوار عرشت می چکد
غیر از این باشد برای عرش تو مطلوب نیست…

شعر حزین

کاش می شد خنده را تدریس کرد
کارگاه خوشدلی تاًسیس کرد
کاش می شد عشق را تعلیم داد
ناامیدان را امید و بیم داد
شاد بود و شادمانی را ستود
با نشاط دیگران ، دلشاد بود
کاش می شد دشمنی را سر برید
دوستی را مثل شربت سر کشید
دشمن بی رحمی و اجحاف بود
دوستدار نیکی و انصاف بود
کاش می شد پشت پا زد بر غرور
دور شد از خود پسندی، دور دور
با صفا و یکدل و آزاده بود
مثل شبنم بی ریا و ساده بود
از دو رنگی و ریا پرهیز کرد
کینه را در سینه حلق آویز کرد
کاش می شد ساده و آزاد زیست
در جهانی خرم و آباد زیست

شعر حزین

گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی
کو رفیق راز داری ! کو دل پر طاقتی ؟
شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی
تا نسیم از شرح عشقم با خبر شد ، مست شد
غنچه ایدربادپرپرشدولی کو غیرتی ؟
گریه می کردم که زاهد در قنوتم خیره ماند
دور باد از خرمن ایمان عاشق آفتی
روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت
کاش بر آیینه بنشیند غبار حسرتی
بس که دامان بهاران گل به گل پژمرده شد
باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی
من کجا و جرات بوسیدن لب های تو
آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی

شعر حزین

بیوگرافی نویسنده

دانشجوی کارشناسی ارشد الکترونیک امیدوارم از مطالب سایت لذت ببرید.

مشاهده تمامی 454 پست

مطالب مشابه

ارسال دیدگاه

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.


برچسب ها