سایت تفریحی خبری و مد لباس روز دنیا

شعرهای زیبا و شعرهای جدید و غزل ها و قصائد عاشقانه(شهریور 94)

شعرهای زیبا و شعرهای جدید و غزل ها و قصائد عاشقانه(شهریور ۹۴) ۱۲ شهریور ۱۳۹۴

شعرهای زیبا

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست

خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد
سر مویی به غلط در همه اندامم نیست

میل آن دانه خالم نظری بیش نبود
چون بدیدم ره بیرون شدن از دامم نیست

شب بر آنم که مگر روز نخواهد بودن
بامدادت که نبینم طمع شامم نیست

چشم از آن روز که برکردم و رویت دیدم
به همین دیده سر دیدن اقوامم نیست

نازنینا مکن آن جور که کافر نکند
ور جهودی بکنم بهره در اسلامم نیست

گو همه شهر به جنگم به درآیند و خلاف
من که در خلوت خاصم خبر از عامم نیست

نه به زرق آمده‌ام تا به ملامت بروم
بندگی لازم اگر عزت و اکرامم نیست

به خدا و به سراپای تو کز دوستیت
خبر از دشمن و اندیشه ز دشنامم نیست

دوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنی
به دو چشم تو که چشم از تو به انعامم نیست

سعدیا نامتناسب حیوانی باشد
هر که گوید که دلم هست و دلارامم نیست

سعدی

***********************************************

قصه این است یکی بود و یکی هم ، که نبود
طبق معمول نبودی که بخوانی حالم

«آمدن»مصدر خوبیست اگر صرف شود
فعل «رفتی» شده آتش به همه افعالم

قصه ی « حسرت دیدار تو» شد جلد به جلد
ناشرش ذوق زده آمده استقبالم
دست تقدیر قلم چون که به دستش لرزید
همه جا لکه ی جوهر شده بر اقبالم

گر ز دست دگران سنگ خورم عیبی نیست
دوست خود آگه از آن است چرا می نالم
سید حسین میری

شعرهای زیبا

تا که میخندی ، به چشمانم جهانم بهتر است
واژه ها تصویرها حتی بیانم بهتر است

آسمان با من موافق نیست ای خورشید من
زیر باران در کنارت آسمانم بهتر است

راستی امروز باور داشتی وقتی خدا
در میان رود می گفتت روانم بهتر است

من زبان بستم نگاهت درس عشق آغاز کرد
تازه فهمیدم به خاموشی زبانم بهتر است

بین درس و زندگی تصمیم کبری عشق شد
در میان مکتبت دل را نشانم بهتر است

میروم از جاده هرگز به مقصد می رسم
بد مسیر است زندگی آنجا گمانم بهتر است

کفشهایم در مسیر جاده عاشق می شوند
عاشقی از زندگانی مهربانم بهتر است….

************************************************

چه غم وقتی جهان از عشق نام تازه می گیرد؟
از این بی آبرویی نام ما آوازه می گیرد !

من از خوش باوری در پیله ی خود فکر می کردم
خدا دارد فقط صبر مرا اندازه می گیرد

به روی ما به شرط بندگی در می گشاید عشق
عجب داروغه ای ! باجِ سرِ دروازه می گیرد

چرا ای مرگ می خندی؟ نه می خوانی، نه می بندی
کتابی را که از خون جگر شیرازه می گیرد !

ملال آور تر از تکرار رنجی نیست در عالم
نخستین روز خلقت غنچه را خمیازه می گیرد !

#فاضل_نظری

شعرهای زیبا ** شعرهای زیبا

بیوگرافی نویسنده

دانشجوی کارشناسی ارشد الکترونیک امیدوارم از مطالب سایت لذت ببرید.

مشاهده تمامی 454 پست

مطالب مشابه

ارسال دیدگاه

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.


برچسب ها