نوروز یکی از اعیاد باستانی ایرانی است که اهمیت زیادی دارد. در این مقاله در خصوص فلسفه نوروز صحبت می کنیم و چندتا از اشعار نوروز را با هم می خوانیم. با سوری فان همراه باشید.
نوروز، کلمهای در زبان فارسی میانه است و ریشه در زبان اوستایی دارد. در زبان امروز، این کلمه را به دو شکل تعبیر میکنند:
نوروز عام: روزی که در آن سال نو شروع میشود و به روز اعتدال بهاری (برابری شب و روز) مشهور است.
نوروز خاص: به ششمین روز فروردین، نوروز خاص میگویند که با عنوان «روز خرداد» از آن یاد میشود.
در زمانهای قدیم نیز نوروز را با نام «ناوا سردا» و بهمعنای سالی نو میشناختند. در زمان هخامنشیان نیز نوروز به «نوسارد» و «نوسارجی» مشهور بود.
فلسفه عید نوروز چیست
با توجه به روایتهای افسانهای موجود، نوروز در زمان جمشید، پادشاه چهارم پیشدادی ایران به وجود آمده است. در اوستا، یکی از قدیمیترین کتابهای ایران باستان، از فردی به نام جمشید یاد شده که از قدرت فره ایزدی برخوردار بوده است. جمشید با دستور اهورا مزدا شروع به مقابله با اهریمن میکند؛ چراکه اهریمن در آن زمان خسارات زیادی از جمله قحطی و خشکسالی به بار آورده بود.
پس از آن که جمشید، اهریمن را شکست میدهد، دوباره شادی و برکت به سرزمین ایران باز میشود و خشکسالی از بین میرود. مردم بعدها این روز را به «نوروز» یا «روز نوین» نامگذاری کردند و با کاشتن جو در تشت، این جشن باستانی را جاودانه کردند.
شاعران و نویسندگان مشهوری همچون ابوالقاسم فردوسی، ابوریحان بیرونی و طبری نیز جمشید را بنیانگذار اصلی نوروز میدانند.
در روایتی دیگر در شاهنامه آمده است که جمشید در مسیر سفر خود به آذربایجان دستور میدهد تخت و تاجی پرزرقوبرق برایش تهیه کنند. با تابش خورشید به این تاج زرقوبرقدار، دنیا سراسر نور میشود و بهدلیل شادی مردم، «نوروز» به وجود میآید.
عید نوروز چیست؟
تعریف عید نوروز
در تاریخ شمسی، اولین روز فررودین را شروع عید نوروز میخوانند. نوروز با عبور خورشید از صفحه استوای زمین و حرکت آن به شمال آسمان شروع میشود. این لحظه شروع را لحظه نخست برج حمل میگویند. در تقویم هجری خورشیدی، نوروز را با هرمز روز» یا روز «اورمزد» در ماه فروردین برابر میدانند.
خلاصهای از عید نوروز
نوروز اولین روز بهار است و در آن طبیعت از خوابی طولانی بیدار میشود و مجددا زندگی خودش را از سر میگیرد. ایرانیان نیز هر ساله شروع فصل جدید طبیعت را جشن میگیرند. آنها سعی میکنند با خانه تکانی دلهایشان، فصل جدید و پر باری را در زندگیشان رقم بزنند.
عید باستانی نوروز را با رسم و رسوماتی مثل خانه تکانی، دید و بازدید، هفت سین، تخممرغهای رنگی، خوردن سبزی پلو با ماهی و… میشناسیم. چهار روز نخست فروردین بهعنوان تعطیلات رسمی نوروز محسوب میشوند و مردم در این ایام به دیدن اقوام خود میروند و این عید را به یکدیگر تبریک میگویند. روزهای ۱۲ و ۱۳ فروردین نیز بهترتیب روز جمهوری اسلامی ایران و سیزده بدر هستند و جزو تعطیلات رسمی به شمار میروند.
اصظلاحات به کار رفته در عید نوروز
در عید نوروز اصطلاحات و رسم و رسومات مختلفی وجود دارند که ادبیات نوروزی را شکل میدهند. در ادامه این اصطلاحات را به شما معرفی میکنیم تا با ادبیات نوروز بیشتر آشنا شوید.
دعای تحویل سال
خانوادههای ایرانی سر سفره هفت سین دعای تحویل سال میخوانند تا سال جدید را با حال دلی خوب شروع کنند. در ادامه دعای تحویل سال و ترجمه فارسی آن را میخوانید:
یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر الیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا تا احسن الحال
ای تغییر دهنده دلها و دیدهها
ای تدبیرگر شب و روز
ای گرداننده سالها و حالتها
حال ما را به نیکوترین حال دگرگون کن
چند ساعت مانده به تحویل سال نو، خانوادههای ایرانی سفره هفت سین را پهن میکنند و با قرار دادن هفت سین شامل سیب، سرکه، سنجد، سمنو، سبزه، سماق و سیر و همچنین قرآن، ماهی، آینه، سنبل و… این روز را بهیکدیگر تبریک میگویند. هر یک از این نمادها در سفره هفت سین معنای خاص خودشان را دارند.
عیدی
در ایام نوروز معمولا بزرگترها به افراد کوچکتر مبلغی پول یا هدیه بهعنوان «عیدی» یا «نوروزی» میدهند. البته در تاریخ باستان ایران گاهی کوچکترها نیز به بزرگترها عیدی میدادند.
شادباش
مردم با فرا رسیدن سال نو به یکدیگر شادباش میگویند. «سال نو مبارک» شادباش معروف ایرانیها در زمان کنونی است؛ اما در گذشته جملاتی که برای شادباش به یکدیگر میگفتند، بسیار پیچیدهتر و پر محتواتر از امروز بوده است. مورخان یکی از اصطلاحات رایج آن زمان را «صد سال به این سالها» میدانند. در دهههای اخیر نیز با رواج سره نویسی و سره گویی در کشور، اصطلاحاتی مانند «نوروز پیروز» یا «نوروزتان خجسته و فرخنده باد» بیشتر از قبل استفاده میشود.
سیزده بدر
سیزده بدر در ایران
مردم در روز سیزدهم فروردین به دامان طبیعت میروند و با گره زدن سبزه، شادی و طراوت را در خود زنده میکنند
در روز ۱۳ فروردین، مردم ایران از خانه بیرون میآیند و برای دور کردن ناپاکیها به دامان طبیعت میروند. درباره فلسفه سیزده بدر نظرات مختلفی وجود دارد. عدهای آن را به در کردن نحسی سیزده نسبت میدهند. برخی نیز استدلال میکنند از آنجایی که کلمه «در» بهمعنی «در و دشت» است، سیزده بدر را روز پناه بردن به در و دشت میدانند. سنت مشهور سیزده بدر «سبزه گره زدن» است. فلسفه این کار گره زدن زندگی با طبیعت است و افراد با این کار، شادابی و طراوت را برای خود آرزو میکنند.
اشعار نوروز
مجموعه رباعیات خیام نیشابوری
ساقی گل و سبزه بس طربناک شدهست
دریاب که هفته دگر خاک شدهست
می نوش و گلی بچین که تا درنگری
گل خاک شده ست و سبزه خاشاک شده ست
عمریست مرا تیره و کاری ست نه راست
محنت همه افزوده و راحت کم و کاست
شکر ایزد را که آنچه اسباب بلاست
ما را ز کس دگر نمیباید خواست
یک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم خیام
آثار حکیم عمر خیام | اشعار نوروز
دارنده چو ترکیب طبایع آراست
از بهر چه او فکندش اندر کم و کاست
گر نیک آمد شکستن از بهر چه بود
ورنیک نیامد این صور عیب که راست
در پرده اسرار کسی را ره نیست
زین تعبیه جان هیچ کس آگه نیست
جز در دل خاک هیچ منزل گه نیست
می خور که چنین فسانه ها کوته نیست
در خواب بدم مرا خردمندی گفت
کز خواب کسی را گل شادی نشکفت
کاری چه کنی که با اجل باشد جفت
می خور که به زیر خاک میباید خفت
در دایره ای که آمد و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس مینزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
در فصل بهار اگر بتی حور سرشت
یک ساغر میدهد مرا بر لب کشت
هرچند به نزد عامه این باشد زشت
سگ به ز من ار برم دگر نام بهشت
دریاب که از روح جدا خواهی رفت
در پرده اسرار فنا خواهی رفت
می نوش ندانی از کجا آمدهای
خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت
چون بلبل مست راه در بستان یافت
روی گل و جام باده را خندان یافت
آمد به زبان حال در گوشم گفت
دریاب که عمر رفته را نتوان یافت
چون چرخ به کام یک خردمند نگشت
خواهی تو فلک هفت شمر خواهی هشت
چون باید مرد و آرزوها همه هشت
چه مور خورد بگور و چه گرگ به دشت
چون لاله به نوروز قدح گیر بدست
با لاله رخی اگر ترا فرصت هست
می نوش بخرمی که این چرخ کهن
ناگاه تو را چون خاک گرداند پست
چون نیست حقیقت و یقین اندر دست
نتوان به امید شک همه عمر نشست
هان تا ننهیم جام می از کف دست
در بی خبری مرد چه هشیار و چه مست
چون نیست ز هر چه هست جز باد بدست
چون هست به هرچه هست نقصان و شکست
انگار که هرچه هست در عالم نیست
پندار که هرچه نیست در عالم هست
تا چند زنم به روی دریاها خشت
بیزار شدم ز بت پرستان کنشت
خیام که گفت دوزخی خواهد بود
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت
ترکیب طبایع چون به کام تو دمی ست
رو شاد بزی اگر چه برتو ستمی است
با اهل خرد باش که اصل تن تو
گردی و نسیمی و غباری و دمی است
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و به جام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه ماست
فردا همه از خاک تو برخواهد رست
منابع:
برچسب ها : اشعار نوروز , شعر در مورد نوروز , فلسفه نوروز
- سرگرمی و موسیقی
- 91بازدیدها
- بدون نظر
به نکات زیر توجه کنید