سایت تفریحی خبری و مد لباس روز دنیا

موفقیت

متاسفانه قانون جذب را بد فهمیده ایم …

قانون جذب نمی گوید تو هر چیزی که بخواهی را جذب می کنی و بدست می آوری!
قانون جذب می گوید تو همان چیزی را جذب می کنی که هستی!
این معنای واقعی قانون جذب است.
می خواهی چیز متفاوتی جذب زندگی تو شود؟
راه حل آن ساده است. متفاوت شو! نمیشود اخلاقت ، رفتارت ، کلامت . نشست و برخاستهایت یک چیز باشد و رویاها و آرزوهایت چیز دیگر .
تو باید با آرزوهایت در یک طیف قرار بگیری
کلامت ، رفتارت و … همگی بوی رویاهایت را بدهد .

در روز هزاران بار از همان کلمات رویاهایت در گفتگوهای روزمره استفاده کنی
مگر میشود تو هنوز هم محسن یگانه گوش کنی ، چاووشی گوش کنی ..
هزار غم و درد و رنج دیگر را از طریق گوشهایت بریزی به حلق ضمیر نیمه هشیارت ، بعد رویایت این باشد که زیبا شوی !! که ثروتمند شوی ؟؟
که خوشبخت شوی ؟؟!! نمیشود جانم .. نمیشود رفیق .

تو باید آنچه گوش میکنی .. آنچه میبینی ،
در راستای رویاهایت باشد .
در موسیقی هایت ..
در فیلمهایت ..
در دوستانت .. در کتابهایت ..
در جای جای زندگی ات ….
تجدید نظر کن
اگر واقعا خواهان رویاهایت هستی
اگر براستی آرزوهایت را میخواهی

** قانون جذب ** قانون جذب ** قانون جذب **

قانون جذب

قانون جذب

ثروتمندان

ثروتمندان

ثروتمندان

ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺑﺮﺩﻥ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﺍﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﻫﺴﺘﻨﺪ ؛ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﻨﺪ ﺩﻋﺎ ﻭ ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﮐﺎﺭﮔﺸﺎ ﻧﯿﺴﺖ ؛ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﭘﺮﭘﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺁﻥ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝِ ﯾﮏ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﻫﺪﻑ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ؛ ” ﺛﺮﻭﺕ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻧﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺷﺐ ! “ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ؛ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻗﺪﻣﯽ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ ﺍﮐﺜﺮ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻡ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻧﺘﺎﯾﺞِ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﺴﯿﺮِ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺭﻭﻧﺪﯼ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﻭ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﻭ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭﯼ ﺧﻄﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﻣﺎ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ، ﯾﮏ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭِ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﭘﺎﻓﺸﺎﺭﯼ ﻭ ﺻﺒﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ، ﺍﺯ ﺍﻟﺰﺍﻣﺎﺕِ ﻣﺴﯿﺮ ﺛﺮﻭﺕ ﺍﺳﺖ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﮐﺴﺐِ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻣﻬﺎﺭﺗﻬﺎﯼ ﺍﮐﺘﺴﺎﺑﯽ ﻭ ﺧﺎﺹ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ؛ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ، ﺛﺮﻭﺕ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﺴﺐ ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﺪﺭﮎ ﻣﯿﺴﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﺗﻔﮑﺮ ﻣﺮﺳﻮﻡ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺛﺮﻭﺕ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﺳﭙﺲ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﯿﺪ، ﺩﺭ ﺷﺮﮐﺘﺘﺎﻥ ﺗﺮﻓﯿﻊ ﺩﺭﺟﺎﺕ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﮐﺴﺐ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺷﺮﮐﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻭ ﺛﺮﻭﺕ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺗﺎﻥ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺍﻧﻔﺮﺍﺩﯼ ﻭ ﺍﮐﺘﺴﺎﺑﯽ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﻫﺎﯼ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﯾﺪ ﻭ ﻣﺪﺍﺭﮎِ ﺁﮐﺎﺩﻣﯿﮏ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺛﺮﻭﺕ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺪﻫﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺬﺭﺍﻥِ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺴﺌﻮﻝِ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻗﺎﯾﻊ ﻭ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻨﺪ ؛ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﻮﺍﻣﻠﯽ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺭﺍ ﻣﺴﺒﺐ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕِ ﺑﺪﯼ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﻣﮑﺎﻥ ﻧﺎﺩﺭﺳﺘﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ؛ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﺭﺍ ﺑﺮ ﮔﺮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ، ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖِ ﺍﻋﻤﺎﻟﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﯾﺪﺍﺩﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐِ ﻋﻮﺍﻣﻞِ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ.ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ؛ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺵِ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﻨﺪ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺭﻭﯼ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ ؛ ﻋﺒﺎﺭﺍﺗﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ “ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺟﻮﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩﻡ …” ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺟﻤﻼﺕِ ﻣﺮﺳﻮﻡِ ﺍﻓﺮﺍﺩِ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺍﺳﺖ ، ﺁﻥ ﻫﺎ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﺫﻫﻦ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻭ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺭﺗﻘﺎ ﺩﻫﻨﺪ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻨﮑﻪ “ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺭﺍ ﺁﺳﺎﻥ ﺗﺮ ﮐﺮﺩ” ﻭ “ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﺣﻞ ﮐﺮﺩ”

** ثروتمندان ** ثروتمندان ** ثروتمندان ** ثروتمندان ** ثروتمندان ** ثروتمندان ** ثروتمندان **

چطور پولدار شویم

چطور پولدار شویم

چطور پولدار شویم

۱- نابرده رنج گنج میسر نمی شود:

برای ثروتمند شدن باید تلاش کرد. اینکه دوست داشته باشید ثروتمند شوید با اینکه بخواهید واقعا انسان ثروتمندی شوید متفاوت است. رسیدن به استقلال مالی شانسی نیست, برای رسیدن به استقلال مالی باید نهایت تلاش خود را بکنید. فراموش نکنید که نابرده رنج گنج میسر نمی شود. اگر بخواهید که به ثروت برسید باید سختی های آن را تحمل کنید. معمولا انسانهای که هدف والایی در سر ندارند با کوچکترین سختی ها دست از تلاش خود بر می دارند ولی اگر بتوانید سختی ها را تحمل کنید به زودی به هدف خود می رسید.

توجه داشته باشید که همه کسانی که در زندگی موفق می شوند, ممکن است در شروع با دشواری روبه روشده و مجبور باشند که به تلاشی نومید کننده دست بزنند. باید مشکلات و سختی ها را پشت سر بگذارید تا بتوانید به هدف خود برسید. هنگامی که توماس ادیسون تصمیم گرفت تا لامپ را اختراع کند در اولین تلاش خود موفق به ساخت آن نشد. او مصمم شد که به رویای خود جامه عمل بپوشاند و با آنکه بیش از هزار بار شکست خورد, آنقدر ایستاد تا موفق گردید.

۲- ارزش پول خود را بدانید:

قدر پول خود را بدانید و آنرا بیهوده خرج نکنید. اکثر انسانها اصلا کنترلی بر نحوه پول خرج کردن خود ندارند و بدون هیچ تفکری کورکورانه پول خرج می کنند. اگر می خواهید ثروتمند شوید باید بدانید که کی و کجا پول خرج کنید. در هیچ مدرسه ای یا هیچ دانشگاهی اصول ثروتمند شدن را تدریس نمی کنند شما این اصول را فقط از طریق رفت و آمد در جامعه و مطالعه درباره زندگی ثروتمندان جهان به دست می آورید. برای اینکه بتوانید بر روی منابع مالی زندگی خود تلسط داشته باشید باید بهترین راه استفاده کردن از پولتان را بدانید. سعی کنید از تجربیات دیگران استفاده کنید و اشتباهاتی را که آنها مرتکب شدند را مرتکب نشوید.

۳- ارباب پول خود باشید:

آیا تا بحال فکر کرده اید که به چه دلیلی پول خرج می کنید؟ شما به چهار طریق از پول خود استفاده می کنید. ۱- آنرا خرج می کنید. ۲- پس انداز می کنید. ۳- سرمایه گذاری می کنید. ۴- یا اینکه پول خود را می بخشید. سوالی که ممکن است شما از خودتان بپرسید این است که چطور می توانید خلاقانه پول خرج کنید, یعنی هم خوب خرج کنید و هم خو پس انداز کنید؟ برای رسیدن به جواب این سوال قبل از هرچیز باید مشخص کنید که شما چه نوع پول خرج کنی هستید؟ برای بعضی ها پول خرج کردن یه نوع تفریح است, بعضی ها هم برای پز دادن پول خرج می کنن. حتی ممکنه آدمهایی هم پیدا بشن که به پول خرج کردن معتاد شده باشند.

به هر حال و به هر دلیلی که پول خرج می کنید فراموش نکنید که برای ثروتمند شدن باید ارباب پول خود باشید و به اون اجازه ندید که هر کاری دوست داره بکنه.

۴- اهدافتان را مشخص کنید:

برای رسیدن به موفقیت باید هدف داشته باشید و برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی مضایقه نکنید. اگر شما می خواهید به ۱۰۰ میلیون تومان ثروت برسید باید به اندازه ۱۰۰ میلیون تومان تلاش کنید. مهمترین مرحله در راه رسیدن به ثروت داشتن یک برنامه اصولی و کاربردی است. هدفی را که برای خود در نظر می گیرد باید قابل دسترسی باشد.

نباید کورکورانه و بدون هیچ برنامه ریزی قبلی و سنجیدن تمام شرایط اقدام به برنامه ریزی مالی کنید. مثلا تا هنگامی که شما بدهکاریهای زیادی دارید نباید تصمیم بگیرید که پس انداز کنید. اولین برنامه شما باید برای صاف کردن قروض شما باشد.

۵- صرفه جویی کنید:

آیا اشخاص ثروتمند مادرزاد ثروتمند به دنیا می آیند؟ اگر جواب شما به این سوال نه می باشد پس چرا شما ثروتمند نمی شوید؟ راز میلیونر شدن بیشتر ثروتمندان جهان صرفه جویی کردن است. اگر شما هم می خواهید به ثروت مورد نظر خود برسید باید بدانید که دیگران از چه روشهای استفاده کردند , شما هم بسته به موقعیت تان همان اصول را در زندگی شخصی خود بکار بگیرید. برای صرفه جویی کردن هیچ محدودیت خاصی وجود ندارد, ضمنا صرفه جویی منحصرا محدود به پول نمی شود. شما حتی می توانید در زمان خود صرفه جویی کرده و از ساعاتی که از این طریق نصیب شما می شود برای افزایش در آمد زندگی خود استفاده کنید.

۶- پس انداز کنید:

پس انداز کردن یک راه میانبر برای رسیدن به ثروت است. هرچقدر که بتوانید بیشتر پس انداز کنید بهتر می توانید جلوی خروج پولتان را بگیرید. میزان پس انداز ربطی به مقدار درآمد شما ندارد. راههای زیادی برای پس انداز کردن وجود دارد, شما باید آگاهانه و نه کورکورانه پس انداز کنید. قبل از اینکه تصمیم به پس انداز بگیرید باید از مفهوم صحیح و درست آن باخبر باشید. اشخاصی وجود دارند که به دلیل نداستن مفهوم صحیح پس انداز خود و خانواده خود را از ساده ترین لذتها محروم می سازند و به این ترتیب شادی و آسایش را از کانون خانواده خود دور می کنند. اگر شما با همسر خود درباره پس انداز تفاهم نداشته باشید تلاش شما نتیجه موثری نخواهد داشت. شرط موفقیت در پس انداز رسیدن به یک تفاهم مشترک میان زوجین است.

۷- از پول خود برای کمک به دیگران استفاده کنید:

سرمایه گذاری , پس انداز و صرفه جویی کردن تنها راههای درست استفاده از پول نیستند. بهترین نحوه استفاده از پول آن است که نه تنها از طریق آن به رشد اقتصاد جامعه کمک کرده بلکه از پول خود برای کمک به دیگران نیز استفاده کنید. علت اینکه بیشتر مردم ثروتمند نمی شوند این است که از آن فقط به نفع خودشان استفاده می کنند و برای کمک مالی به دیگران ارزشی قائل نیستند. پول تان را ببخشید, با دیگران قسمت کنید و از آن برای کمک به دیگران استفاده کنید.

هنگامی که شما از پول تان به نحو متفاوتی استفاده کرده و از برای کمک به دیگران استفاده می کنید, فرصت های بیشتری از طریق خداوند در اختیار شما قرار می گیرد. خودخواه بودن و حریص بودن باعث پولدار شدن شما نمی شود ولی سرمایه گذاری در روابط اجتماعی تان می تواند باعث ثروتمند شدن شما بشود.

** چطور پولدار شویم ** چطور پولدار شویم ** چطور پولدار شویم ** چطور پولدار شویم ** چطور پولدار شویم ** چطور پولدار شویم ** چطور پولدار شویم **

** چطور پولدار شویم ** چطور پولدار شویم ** چطور پولدار شویم ** چطور پولدار شویم ** چطور پولدار شویم ** چطور پولدار شویم ** چطور پولدار شویم **

 

موفقیت چیست؟

موفقیت یک حس درونی است که تا فرد باور نداشته باشد کسی نمی تواند بگوید که او فرد موفقی است.یکی از ویژگی های موفقیت هدفمندی است ,با یافتن راههای درست می توان به موفقیت دست پیدا کرد. به گفته آبراهام لینکلن:”بیشتر مردم همان اندازه خوشبخت هستند که خود می خواهند.”

افراد موفق در هر عرصه و حوزه ای که باشند، اغلب وقتی راجع به راز و رمز موفقیتشان از آنها سوال می کنید، از تلاش و پشتکار خود به نیکی یاد می کنند و به نوعی موفقیتشان را مدیون این پشتکار و پیگیری می دانند.

 

به گزارش بانکی دات آی آر، شاید برای خیلی ها باور کردنی نباشد که افراد موفق و ستارگانی چون مایکل جردن، تیم کوک، مارسیا میر و امثال آنها چه مراحلی را طی کرده اند که به اینجا رسیده اند و حالا از آنها به نیکی یاد می شود.

آنچه مسلم است اینکه این افراد سختی های زیادی را متحمل شده اند تا جایگاه فعلی شان را به دست آورند:

۱٫ مایکل جردن

کمتر کسی است که اهل ورزش و به ویژه بسکتبال باشد و نام مایکل جردن ستاره لیگ حرفه ای بستکتبال آمریکا را نشنیده باشد. او اما به این سادگی ها به جایگاه امروز نرسیده است.

زمانی که مایکل به تازگی وارد لیگ حرفه ای شده بود، کیفیت پرتاب هایش چندان جالب نبود، اما او برای برطرف کردن این مشکل دست روی دست نگذاشت و در فصل تعطیلات لیگ روزانه صدها پرتاب انجام می داد تا بالاخره توانست به جایگاه ایده آل و مورد نظرش برسد.

 

۲٫ هوارد شولتز

مدیر عامل استارباکس هم تلاش زیادی کرده که استارباکس به بزرگترین کافی شاپ زنجیره ای در سراسر جهان تبدیل شود. 

او از آن جمله مدیرانی نبود که ستاره سهیل باشند و اصولا و اساسا نتوان آنها را پیدا کرد، بلکه برعکس ساعت ۶ صبح سر کارش حاضر می شود تا ۷ شب هم به کار ادامه می دهد. همین پیگیری ها امروز استارباکس را به این جایگاه رسانده است.

 

۳٫ مارک کوبان

 

مالک تیم بستکتبال دالاس ماوریکز آمریکا از همان دوران کودکی به این فکر می کرد که روزی آنقدر پول داشته باشد که روی مبل لم داده، پایش را روی پای دیگران بگذارد و از زندگی لذت ببرد.

او که در کودکی کیسه زباله می فروخت، پس از اینکه درابتدا وارد عرصه تکنولوژی شد، کم کم به بسکتبال، رشته مورد علاقه اش روی آورد و حالا صاحب تیم دالاس ماوریکز است.

 

۴٫ جفری ایملت

مدیرعامل جنرال الکتریک هم دست کمی از سایر همتایانش ندارد و ۱۰۰ ساعت کار کردن در هفته به مدت ۲۴ سال او را به این جایگاه رسانده است.

او همواره سعی کرده است تا با چالش های پیش رویش در بیزینس به درستی برخورد کند و با وقت گذاشتن روی آنها راه چاره را پیدا کند.

 

۵٫ تیم کوک

نسشتن روی صندلی استیو جابز فقید کاری است که از هر کسی برنمی آید، اگرچه در طول دقیقا یک سالی که از مرگ مدیرعامل پیشین اپل می گذرد، این شرکت اقتدار زمان جابز را نداشته است، اما این دلیل بر بی کفایتی امثال کوک نیست.

او از وقتی مدیرعامل اپل شده، راس ساعت ۴:۳۰ صبح برای کارمندانش ایمیل ارسال می کند. وی همچنین اولین کسی است که پا به شرکت می گذارد و آخرین کسی است که آنجا را ترک می کند.

 

۶٫ کارلوس گوسن

گوسن مالک دومین شرکت بزرگ خودروسازی در دنیاست و طبیعتا تفاوت هایی با دیگران دارد که بر این مسند تکیه زده است. او در طول هفته ۶۵ ساعت کار می کند و هر ماه ۴۸ ساعت را در حال پرواز و بر فراز آسمان است.

او طی یک ماه اندیشه ای را شرکتش پیاده کرد که باعث صرفه جویی در این شرکت شد، اندیشه ای که از نطر خیلی ها جامه عمل پوشاندن به آن امری غیرممکن بود.

 

۷٫ ونوس و سرنا ویلیامز

خواهران ویلیامز که تنیس زنان دنیا را به تسخیر خود در آورده اند، بیشترین وقت از عمر خود را دز زمین تنیس گذرانده اند.

آنها در اوج جوانی و روزهایی که باید مثل همسالان خود بیش از هر چیز فکر تفریح باشند، هر روز راس ساعت ۶ صبح از خواب بیدار شده و عازم زمین تنیس می شده اند. بعد از مدرسه هم تنیس مهمترین فعالیت روزانه این دو خواهر بود.

 

۸٫ ماریسا مایر

مدیرعامل جدید یاهو را بیش از هر چیز با برنامه ریزی ها و استقامتش می شناسند. او زمانی که در گوگل بود، ۱۳۰ ساعت از کل ۱۶۸ ساعت هفته را در محل کار سپری می کرد و حتی گاهی پشت میزش می خوابید!

حتی کسانی که از او انتقاد می کنند، اذعان دارند که او ۲۴ ساعت شبانه روز و هفت روز هفته را کار می کند.

 

۹٫ کوبه برایانت

ستاره تیم بسکتبال لس آنجلس لیکیرز هم از جمله کسانی است که به معنای واقعی کلمه نشان داد در ناامیدی بسی امید است.

پس از اینکه یکی از انگشت هایش شکست و از حالت طبیعی خارج شد، به جای کنار گذاشتن بسکتبال و خانه نشینی، تکنیک پرتاب ها  و شوت هایش را کاملا عوض کرد و مطابق با شرایط جسمی اش توانست تکنیک نویی را برای اینکار ایجاد کند.

۱۰٫ ایندرا نویی

خانم نویی که حالا قدرتمندترین زن در عرصه تجارت محسوب می شود و برند شرکتش هم ارزشمندترین برند در سراسر دنیاست، روزگاری که درحال تحصیل بود، کار خود را از ساعت ۵:۳۰ صبح به عنوان منشی آغاز می کرد تا بتواند خرج خودش را بدهد.

او حالا هم دست از کار نکشیده و ساعت ۷ صبح سر کارش حاضر می شود و کمتر پیش می آید که زودتر از ۸ شب محل کارش را ترک کند.

موفقیت چیست؟ ** موفقیت چیست؟ ** موفقیت چیست؟ ** موفقیت چیست؟ ** موفقیت چیست؟ ** موفقیت چیست؟ ** موفقیت چیست؟ ** موفقیت چیست؟

موفقیت چیست؟

موفقیت چیست؟

موفقیت در زندگی از نظر بزرگان

۱-اجرا بزرگ‌ترین مساله مطرح نشده در مدیریت امروز است و نبود آن بزرگ‌ترین مانع موفقیت و بیش‌تر ناکامی‌هایی است که به اشتباه به گردن علل دیگر گذاشته می‌شود.
۲- شرکت‌هایی که برای کارهای درست وقف شده‌اند و برای مسوولیت‌های اجتماعی خود تعهدنامه‌ای دارند که براساس آن کار کنند سودآورتر از آن‌ها‌یی هستند که این کارها را نمی‌کنند.
۳-به جای پرداختن به برنامهء استراتژیک, به تفکر و ایده‌های استراتژیک روی آورید.
۴-در بازاریابی نوین (بازاردانی)به جای داشتن سبد محصولات باید به داشتن سبد مشتریان توجه داشت.
۵- رمز برد و پیروزی روشن است: بکوشیم تا در یک زمینه دوبار بازنده نشویم.
۶- انسان در بازی گاهی می‌برد و گاهی چیز یاد می‌گیرد.
۷- هنر بازاریابی امروز ,فروش یخچال به اسکیمو نیست, بلکه اسکیمو را به عنوان یک مشتری خشنود همواره در کنار داشتن است.
۸- مشتریان زبان گویایی دارند, اگر بی‌واسطه با آن‌ها در ارتباط بوده و گوشی شنوا داشته باشیم می‌توان از ایشان چیزهای زیادی یاد گرفت.
۹- مسیر ناهموار تحول باید به‌کوشش خود مدیر پیموده شود, زیرا تحول چیزی نیست که مدیر فرمان دهد و دیگران اجرا کنند.
۱۰- به جای شغل, در پی مشتری باشید, اگر انسان بتواند محصولی عرضه کند که خواهان داشته باشد, از بیکاری نجات‌یافته است.
۱۱- دنیا را دوگونه می‌توان تغییر داد: با قلم(کاربست اندیشه) و با شمشیر (کاربست زور)
۱۲- می‌توان مدیر مردم نبود ولی آنان را دوست داشت,‌اما بدون عشق به مردم نمی‌توان آن‌ها را مدیریت کرد.
۱۳- مدیریت یعنی هنر جلب پیروی داوطلبانهء دیگران.
۱۴- موفقیت اغلب باعث غرور شده و غرور باعث شکست می‌شود.
۱۵- برای پیروزی ابلیس, کافی است آدم‌های خوب دست روی دست بگذارند.
۱۶- هزینهء به دست آوردن یک مشتری تازه, حداقل پنج برابر هزینه خشنود نگه‌داشتن مشتریان کنونی است.
۱۷- هر کس می‌تواند سررشته کار خویش را به دست گرفته و آن را به مسیر دلخواه ببرد.
۱۸- مدیریت هنر گوش دادن به دیگران است. چنانچه به سخنان کسی خوب گوش فراندهید, نمی‌توانید درون او را بشناسید.
۱۹- توان یادگیری و به کار بستن با شتاب آموخته‌ها, بزرگ‌ترین امتیاز رقابتی را در اختیار سازمان می‌گذارد.
۲۰- اولین روش برآورد هوش یک فرمانروا این است که به آن‌هایی که در اطرافش گرد آمده‌اند بنگریم.
۲۱- اگر بتوانید همهء کارکنان یک سازمان را به سوی یک هدف مشترک بسیج کنید, در هر رشته و در هر بازار و در برابر هر رقیبی, در هر زمانی موفق خواهید شد.
۲۲- بیش‌تر انسان‌ها ترجیح می‌دهند بمیرند اما فکر ۳ خیلی‌ها هم فکر کردن را بر مرگ ترجیح می‌دهند.
۲۳- مدیر عامل آگاه کسی است که به جای رویین‌تن شدن, به همکاران خود اعتماد کند.
۲۴- تمایز یک محصول باید در راستای ذهنیت مصرف‌کننده صورت گیرد, نه مخالف آن.
۲۵- در طول تاریخ بیش‌تر کامیابی در دست‌یابی به منابع طبیعی مانند زمین, طلا و نفت بوده است, اما اکنون ناگهان ورق برگشته و دانش به جای آن نشسته است.
۲۶- در بیش‌تر موارد, کشورهای فقیر از نظر دارایی‌ها ، ثروتمند اما از نظر سرمایه فقیرند, دارایی را نمی‌توان تبدیل به سرمایه کرد مگر آن که قانون حاکم باشد.
۲۷- آن‌هایی که از جای خود می‌جنبند, گاهی می‌بازند و آن‌هایی که نمی‌جنبند, همیشه می‌بازند.
۲۸- اگر همه چیز مهم باشد, پس بدان که هیچ چیز مهم نیست.
۲۹- مدیران پیروزمند دنیای امروز, رمز پیروزی سازمان خود را بهره‌مندی از انسان‌ها فرهیخته می‌دانند.
۳۰- حداکثر شادی و خشنودی انسان‌ها زمانی به دست می‌آید که در شغل هم‌ راستا با شخصیت (هوشمندی)خود, به کار گمارده شوند.
۳۱- نقش مدیر این است که به درون فرد نفوذ کند و هوشمندی بی‌همتای او را کشف کند و به عملکرد تبدیل نماید.
۳۲- مدیران برجسته نه تنها تفاوت کارکنان را می‌پذیرند, بلکه بر این تفاوت‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. شاگرد تنبل, احمق یا ضعیف وجود ندارد, تنها چیزی که وجود دارد معلم خوب یا ضعیف است.
۳۴- زندگی ارزشمندتر از آن است که تنها به امید فرارسیدن دوران بازنشستگی کار کنیم.
۳۵- نه پیروزی پایدار است و نه شکست مرگ‌آور
۳۶- به کارکنانتان بگویید هیچ‌گاه اجازه ندهند قربانی واقع شوند; اما اگر چنین احساسی دارند بهتر است بروند جای دیگری کارکنند.
۳۷- صدای کردار, از صدای گفتار بلندتر است.
۳۸- هرگاه در بازی شطرنج در حال باختن هستم, به طور پیوسته از جای خود بلند شده و سعی می‌کنم صفحه را از پشت سر رقیبم نگاه کنم, آن گاه به حرکت‌های احمقانه‌ای که انجام داده‌ام پی می‌برم.
۳۹- دانستن کافی نیست, باید اقدام کرد. خواستن کافی نیست, باید کاری کرد.
۴۰- اگر می‌خواهید دلیل خوب کار نکردن کارکنانتان را بدانید, کنار آینه بروید و دزدانه بدان نگاه کن

** موفقیت در زندگی از نظر بزرگان ** موفقیت در زندگی از نظر بزرگان ** موفقیت در زندگی از نظر بزرگان ** موفقیت در زندگی از نظر بزرگان ** موفقیت در زندگی از نظر بزرگان ** موفقیت در زندگی از نظر بزرگان ** موفقیت در زندگی از نظر بزرگان ** موفقیت در زندگی از نظر بزرگان ** موفقیت در زندگی از نظر بزرگان **

موفقیت در زندگی از نظر بزرگان

موفقیت در زندگی از نظر بزرگان

** انرژی مثبت **

هيچكس را در زندگی مقصر نمی دانم…
از خوبان “خاطره”
و از بدان “تجربه”
میگیرم…!
بدترین ها “عبرت” میشوند…!
وبهترین ها”دوست”
حرف اشتباهیست كه ميگويند…
با هر كس بايد مثل خودش رفتار كرد.
اگر چنين بود!!!
از منيت و شخصیت هر كس چيزى باقى نميماند.
هركس هر چه به سرت اورد فقط خودت باش.
اگر جواب هر جفايى بدى بود.
داستان زندگی ما خالى از ادم های خوب بود.
اگر نميتوانى ادم خوبه ى زندگي كسى باشى.
اگر براى ياد دادن تنها همان خوبى هايى كه خودت بلدى ناتوانت كردند
اگر همان اندك مهربانيت را از بر نشدند.
اگر خوبى كردى و بدى ديدى.
كنار بكش!!!
اما بد نشو…
زيرا اين تنها كاريست كه از دستت بر ميايد.
مهم نيست با تو چه كردند.
تو قهرمان زندگی خودت بمان
تو ادم خوبه ى زندگی خودت باش
با وجدانت اسوده بخواب.
سرت را پيش خدايت بالا بگير.
و بخاطر همه چیز شاکر باش…
. .

? زندگی تولد دارد . . .
?زندگی مرگ دارد . . .
? زندگی عهد دارد . . .
? زندگی پیمان دارد . . .
?زندگی حساب دارد . . .
? زندگی کتاب دارد . . .
?زندگی خوب دارد . . .
? زندگی بد دارد . . .
?زندگی اصول دارد . . .
?زندگی قانون دارد . . .
? زندگی تاوان دارد . . .
? زندگی امتحان دارد . . .
? زندگی شادی دارد. . .
? زندگی غم دارد . . .
? زندگی بذل دارد . . .
? زندگی بخشش دارد . . .
? زندگی سختی دارد . . .
? زندگی آسانی دارد . . .
? زندگی شکست دارد . . .
? زندگی پیروزی دارد . . .
? زندگی عمل دارد . . .
?زندگی عکس العمل دارد…
?و زندگی بازتاب دارد . . .

انرژی مثبت

انرژی مثبت

? این زندگی?

? معرفت میخواد
? صداقت میخواد
? توکّل میخواد
? تفکّر میخواد
? تدبّر میخواد
? تشکر میخواد
? حرکت میخواد
? امید میخواد
? قناعت میخواد
?گذشت میخواد
? ایثار میخواد
? یقین میخواد
? برنامه میخواد
? نظم میخواد
? لذّت میخواد
? تلاش میخواد
? باور میخواد
? صبر میخواد
? عشق میخواد
? تحمل میخواد
?و . . . وفا میخواد .

بزرگترین اقیانوس جهان ٫ اقیانوس آرام است. پس آرام باش تا بزرگ شوی

** انرژی مثبت ** انرژی مثبت ** انرژی مثبت ** انرژی مثبت ** انرژی مثبت **

جملات ناب از موفقترین انسانها…..

بیل گیتس:
اگر فقیر به دنیا آمده‌اید
این اشتباه شما نیست
اما اگر فقیر بمیرید
این اشتباه شما است
سوآمی ویوکاناندن:
در یک روز اگر شما با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شوید
می توانید مطمئن باشید که در مسیر اشتباه حرکت می‌کنید

ویلیام شکسپیر:
سه جمله برای کسب موفقیت
بیشتر از دیگران بدانید
بیشتر از دیگران کار کنید
کمتر انتظار داشته باشید
آلن استرایک:
در این دنیا خود را با کسی مقایسه نکنید
در این صورت به خودتان توهین کرده‌اید
تونی بلر:
برنده شدن همیشه به معنی اولین بودن نیست
برنده شدن به معنی
انجام کاری بهتر از دفعات قبل است
توماس ادیسون:
من نمی‌گویم که ١٠٠٠ شکست خورده‌ام
من می‌گویم فهمیده‌ام ١٠٠٠ راه وجود دارد که می‌تواند باعث شکست شود
لئو تولستوی:
هر کس به فکر تغییر جهان است
اما هیچ کس به فکر تغییر خویش نیست
آبراهام لینکلن:
همه را باور کردن خطرناک است

** جملات ناب ** جملات ناب ** جملات ناب ** جملات ناب **

جملات ناب

جملات ناب

داستان بسیار زیبا ….. مرغابی یا عقاب؟ حتما مطالعه بفرمایید

وقتي شما به شهر نيويورك سفر كنيد، جالب ترين بخش سفر شما هنگامي است كه پس از خروج از هواپيما و فرودگاه، قصد گرفتن يك تاكسي را داشته باشيد.

اگر يك تاكسي براي ورود به شهر و رسيدن به مقصد بيابيد شانس به شما روي آورده است.

اگر راننده ي تاكسي شهر را بشناسد و از نشاني شما سر در آورد با اقبال ديگري روبرو شده ايد.

اگر زبان راننده را بدانيد و بتوانيد با او سخن بگوييد بخت يارتان است و اگر راننده عصباني نباشد، با حسن اتفاق ديگري مواجه هستيد.

خلاصه براي رسيدن به مقصد بايد از موانع متعددي بگذريد.

هاروي مك كي مي گويد: «روزي پس از خروج از هواپيما، در محوطه اي به انتظار تاكسي ايستاده بودم كه ناگهان راننده اي با پيراهن سفيد و تميز و پاپيون سياه از اتومبيلش بيرون پريد، خود را به من رساند و پس از سلام و معرفي خود گفت: «لطفا چمدان خود را در صندوق عقب بگذاريد.»

سپس كارت كوچكي را به من داد و گفت: «لطفا به عبارتي كه رسالت مرا تعريف مي كند توجه كنيد.»

بر روي كارت نوشته شده بود: «در كوتاه ترين مدت، با كمترين هزينه، مطمئن ترين راه ممكن و در محيطي دوستانه شما را به مقصد مي رسانم.»

من چنان شگفت زده شدم كه گفتم نكند هواپيما به جاي نيويورك در كره اي ديگر فرود آمده است.

راننده در را گشود و من سوار اتومبيل بسيار آراسته اي شدم. پس از آنكه راننده پشت فرمان قرار گرفت، رو به من كرد و گفت: «پيش از حركت، قهوه ميل داريد؟ در اينجا يك فلاسك قهوه معمولي و فلاسك ديگري از قهوه مخصوص براي كسانيكه رژيم تغذيه دارند، هست.»

گفتم: «خير، قهوه ميل ندارم، اما با نوشابه موافقم».

راننده پرسيد: «در يخدان هم نوشابه دارم و هم آب ميوه.»

سپس با دادن يك بطري نوشابه، حركت كرد و گفت: «اگر ميل به مطالعه داريد مجلات تايم، ورزش و تصوير و آمريكاي امروز در اختيار شما است.»

آنگاه، بار ديگر كارت كوچك ديگري در اختيارم گذاشت و گفت: «اين فهرست ايستگاههاي راديويي است كه مي توانيد از آنها استفاده كنيد.
ضمنا من مي توانم درباره بناهاي ديدني و تاريخي و اخبار محلي شهر نيويورك اطلاعاتي به شما بدهم و اگر تمايلي نداشته باشيد مي توانم سكوت كنم. در هر صورت من در خدمت شما هستم.»

از او پرسيدم: «چند سال است كه به اين شيوه كار مي كنيد؟»

پاسخ داد: « دو سال.»

پرسيدم: «چند سال است كه به اين كار مشغوليد؟»

جواب داد: «هفت سال.»

پرسيدم: «پنج سال اول را چگونه كار مي كردي؟»

گفت: «از همه چيز و همه كس،از اتوبوسها و تاكسي هاي زيادي كه هميشه راه را بند مي آورند، و از دستمزدي كه نويد زندگي بهتري را به همراه نداشت مي ناليدم.

روزي در اتومبيلم نشسته بودم و به راديو گوش مي دادم كه وين داير شروع به سخنراني كرد.

مضمون حرفش اين بود كه مانند مرغابيها كه مدام واك واك مي كنند، غرغر نكنيد، به خود آييد و چون عقابها اوج گيريد.

پس از شنيدن آن گفتار راديويي، به پيرامون خود نگريستم و صحنه هايي را ديدم كه تا آن زمان گويي چشمانم را بر آنها بسته بودم.

تاكسيهاي كثيفي كه رانندگانش مدام غرولند مي كردند، هيچگاه شاد و سرخوش نبودند و با مسافرانشان برخورد مناسبي نداشتند.

سخنان وين داير، بر من چنان تاثيري گذاشت كه تصميم گرفتم تجديد نظري كلي در ديدگاهها و باورهايم به وجود آورم.»

پرسيدم: « چه تفاوتي در زندگي تو حاصل شد؟»

گفت: «سال اول، درآمدم دوبرابر شد و سال گذشته به چهار برابر رسيد.

نكته اي كه مرا به تعجب واداشت اين بود كه در يكي دو سال گذشته، اين داستان را حداقل با سي راننده تاكسي در ميان گذاشتم اما فقط دو نفر از آنها به شنيدن آن رغبت نشان دادند و از آن استقبال كردند.

بقيه چون مرغابيها، به انواع و اقسام عذر و بهانه ها متوسل شدند و به نحوي خود را متقاعد كردند كه چنين شيوه اي را نمي توانند برگزينند.»

دوستان شما در دنیای امروزمون مرغابی هستید یا عقاب؟؟؟؟ روش کاری خود را دگرگون کنید”
عقاب باشید و عقاب بمانید…

** داستان بسیار زیبا ** داستان بسیار زیبا ** داستان بسیار زیبا ** داستان بسیار زیبا ** داستان بسیار زیبا ** داستان بسیار زیبا **داستان بسیار زیبا **

داستان بسیار زیبا

داستان بسیار زیبا

ﺩﺭ یک سمینار رموز موفقیت ، سخنران از حضار ﭘﺮﺳﯿﺪ:

«ﺁﯾﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺭﺍﯾﺖ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪﻧﺪ؟»

حضار ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪ: «ﻧﻪ! ﻧﺸﺪﻧﺪ.»

سخنران: «ﺗﻮﻣﺎﺱ ﺍﺩﯾﺴﻮﻥ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»

حضار: «ﻧﻪ! ﻧﺸﺪ.»

سخنران: «ﮔﺮﺍﻫﺎﻡ ﺑﻞ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»

حضار: «ﻧﻪ! ﻧﺸﺪ.»

سخنران: «ﻻﻧﺲ ﺁﺭﻣﺴﺘﺮﺍﻧﮓ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»

حضار: «ﻧﻪ! ﻧﺸﺪ.»

سخنران ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻨﺠﻤﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: «ﻣﺎﺭﮎ ﺭﺍﺳﻞ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»

ﻣﺪﺗﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ یکی از حاضران ﭘﺮﺳﯿﺪ: «ﻣﺎﺭﮎ ﺭﺍﺳﻞ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﯿﺴﺖ؟ ﻣﺎ ﺗﺎ ﺍلاﻥ ﺍﺳﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ!»

سخنران ﮔﻔﺖ: «ﺣﻖ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺍﯾﺪ، ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ!»

براى ماندگار شدن بايد ايستاد و تسليم نشد وگرنه فراموش میشویم…

** رموز موفقیت ** رموز موفقیت**

رموز موفقیت

رموز موفقیت

تعریف نگرش

برخى آن را اینگونه تعریف نموده اند: «نگرش عبارت است ازیک حالت عاطفى مثبت یا منفى نسبت به یک موضوع»
در تعریف دیگر توجه به عناصر آن نیز مبذول شده است: «ترکیب شناختها، احساسها، و آمادگى براى عمل نسبت به یک چیز معینى، نگرش شخص نسبت به یک موضوع اجتماعى است»
عناصر نگرش
نگرش از سه عنصر شناختى، عاطفى و رفتارى تشکیل مى یابد عنصر شناختى به اطلاعات و دانسته هاى فرد در مورد یک موضوع، رویداد یا عمل اطلاق مى گردد. بعد عاطفى به احساس خوب یا بد، مثبت یا منفى، مفید یا غیر مفید بودن شخص اشاره دارد. بعد رفتارى نگرش آمادگى شخص براى عمل را در نظر دارد. این سه عنصر مؤلفه هاى تشکیل دهنده حالتى به نام نگرش است. این حالت نه تنها از ترکیب این سه عامل ناشى مى شود بلکه تعمل آنها با یکدیگر نیز در این زمینه نقش دارد. به عبارت دیگر شناخت فرد در زمینه خاصى و اطلاعات او در این رابطه احساسات و عواطف او را تحت تأثیر قرار داده و حالت خوشایند یا ناخوشایند نسبت به این موضوع در او پدید مى آورد.

بينش چيست؟
بینش در واقع نگرش+ عملکرد است.
بينش همان چشم اندازودورنگري است.به اين معني كه هرفردي ياهرسازمان ونهادي بايستي براي خود چشم اندازي ترسيم نموده وبراي رسيدن به آن تلاش وبرنامه ريزي نمايد.چرا كه فرد يا سازمان ونهادي موفق وپيروز خواهد شد كه چشم اندازي داشته باشد.رمز موفقيت الزاما هوش واستعداد بالا نيست.ما افراد بزرگي راسراغ داريم كه داراي استعداد وهوش متوسطي هستند ولي در عرصه هاي مختلف سر آمد مي باشند برعكس افرادي را هم سراغ داريم كه از هوش واستعداد بسيار بالا برخوردارند ولي هميشه از قافله عقب ودر الفباي زندگي هم مانده اند.شايد علت داشتن بينش ونداشتن آن باشد.سازمان هاي فاقد بينش راه به جايي نخواهند برد.

بینش بدون عمل صرفاً یک رؤیاست و عمل بدون بینش صرفاً وقت گذرانی است.
بینش به همراه عمل میتواند دنیا را دگرگون کند.

برای رسیدن به قله کوه قبل از برداشتن هر ابزاری اول اراده ات را بردار

همه شما دوستان خوبم را روی قله های موفقیت می بینم.

** نگرش ** نگرش **

نگرش

نگرش

صفحه 8 از 10« بعدی...678910


برچسب ها