۱۰ نکته جذب پول و ثروت

با رعایت این ده راهکار و با توّجه به ندای درونی خود قادرید تا اندوخته ی مالی خود را افزایش دهید.

۱-بدانید چه می خواهید

از آنچه که می خواهید مطمئن شوید و آگاه شوید، خیلی از ما حتّی خودمان هم نمی دانیم دقیقاً در زندگی به دنبال چه هستیم! مقدار پولی را که دوست دارید داشته باشید، تعیین کنید، برای مثال، دوست دارید، ۱۰۰ میلیون ریال پول داشته باشید، با این روش زودتر به هدف خود می رسید تا اینکه فقط بگویید من دوست دارم بیشتر پول در بیاورم

دونالد ترامپ میگوید آن‌چه به دست آورده‌ام یا قصد به دست آوردن‌اش را دارم در مقایسه با آن‌چیزی که توانایی انجام‌اش را دارم، خیلی ناچیز است. آیا می‌شود با داشتن چنین طرز فکری، مغرور بود؟ غیرممکن است.

وقتی کسی می‌گوید که «بهتر از این امکان ندارد!» ریز می‌خندم و می‌گویم: «این تازه اول کار است» و این بهترین حس دنیاست. دل‌ام می‌خواهد شما هم این حس را تجربه کنید. چون مثل این است که در تمام موقعیت‌های مناسب، سکوی پیشرفتی آماده باشد و شما بتوانید آن سکوها را ببینید.

ضربه خوردن هربالایف در بازگشت یک اتهام

نویسنده: الکساندرااستیونسون و بن پروتس

منتشر شده در مجله تایمز

{ ویلیام ای. آکمن مدیر و بنیانگذار یک شرکت صندوق تامینی وسرمایه گذاری پرشینگ و همچنین  بشردوست است که خود را فعال سرمایه گذار معرفی می کند.}

این نزاع در وال استریت با یک شرط بندی میلیارد دلاری آغاز شد.

سپس ویلیام آکمن ، سرمایه گذاری که اولین ضربه را با شرط خود در مقابل هربالایف وارد کرد و درگیری را تشدید کرد ، شرکت چند میلیون دلاری تولید کننده ی غذا و مکمل های غذایی را هرمی نامید و شیوه ی کاری آنها را به مافیا و نازی ها تشبیه  کرد. همچنین آقای آکمن برای به زانو در آوردن هربالایف با مقامات فدرال گفتگو کرده که  برای صندوق تامینی او یک ثروت باد آورده به همراه داشته است .

{صندوق های تامینی به شرکتهایی گفته می شوند که متشکل از گروهی سرمایه گذار می باشند که در بورس و زمینه های دیگر سرمایه گذاری می کنند .}

اما این تلاشها تنها مربوط به راند اول این جدال می شود ، حالا هربالایف با قدرت اقتصادی و ارتباطات موثر سیاسی و پیگیری های قانونی به دنبال درخواست تجدید نظر ازدولت است .

مرحله اول:‌موقعيت (situation)

درباره موقعيت مشتري خود اطلاعاتي به دست آوريد. دربازاريابي شبكه اي اين بدان معناست كه بفهميد مشتري براي گذران زندگي چه مي كند،‌سطح درآمدش چقدر است، چند فرزند دارد و امثال آن. بايد مراقب اين سوال هاي مقدماتي و اوليه باشيد،‌چرا كه آنها خيلي زود حوصله مشتري را سر مي برد.

مرحله دوم: مسايل (problem)

هنگامي كه از مسايل پيراموني مشتري آگاه شديد،‌مسايل او را بيرون بكشيد. او در زندگي خود و در محيط كار خود با چه چالش هايي روبرو است؟ آيا درآمد كافي دارد؟ وقت كافي چطور؟‌آيا به اين فكر مي كند كه پس انداز كافي براي روزهاي بازنشستگي داشته باشد؟

مرحله سوم:‌توجه دادن(implication)

هنگامي كه فهميديد مشكلات مشتريتان چيست، سوال هايي از او بپرسيد كه متوجه وجود اين مشكلات شود. به عنوان مثال،‌اگر درآمد او كفاف خرج امروزش را نمي دهد،‌بدين معناست كه او بعداً‌اگر مريض يا از پا افتاده شود،‌يا وقتي بچه هايش وارد دانشگاه شوند،‌شرايطي به مراتب بدتر خواهد داشت. هميشه بگذاريد مشتري خودش به نتيجه برسد. سوال هايي بپرسيد كه به او كمك كند عميق تر به مساله فكر كند.

مرحله چهارم : احساس نياز(need)

هنگامي كه مشتري شما به خوبي چالش هاي پيش رويش را درك كرد،‌از او سوال هاي بيشتري بپرسيد تا بتواند فرصت شغلي شما را راه نجات خود بداند. هدف شما اين است كه كاري كنيد او به فرصت شغلي شما احساس نياز كند. شما بايد به او نشان دهيد امتحان نكردن فرصت شغلي شما، به مراتب خطرناك تر از آزمودن آن است.

مشتری احتمالی در بازاریابی شبکه ای