سایت تفریحی خبری و مد لباس روز دنیا

شعر نو و غزل ها و قصیده های عاشقانه و زیبا و دلنشین

شعر نو و غزل ها و قصیده های عاشقانه و زیبا و دلنشین ۸ شهریور ۱۳۹۴

شعر نو

به چه مانند کنم؟

به چه مانند کنم موی پریشان تو را؟
به دل تیره شب؟ به یکی هاله دود؟
یا به یک ابرسیاه که پریشان شده و ریخته بر چهره ماه؟
به نوازشگر جانها که غم از یاد برد؟
یا به لطفی که نهد گرم نوازی در سیم؟
یا بدان شعله شمعی که بلرزد ز نسیم؟

به چه مانند کنم حالت چشمان تو را؟
به یکی نغمه جادویی از پنجه گرم؟
به یکی اختر رخشنده به دامان سپهر؟
یا به الماس سیاهی که بشویندش در جام شراب؟
به غزل های نوازشگر حافظ در شب؟
یا به سرمستی عصیانگر دوران شباب؟

به چه مانند کنم سرخی لبهای تو را؟
به یکی لاله شاداب که بنشسته به کوه؟
به شرابی که نمایان بود از جام بلور؟
به صفای گل سرخی که بخندد در باغ؟
به شقایق که بود جلوه گر بزم چمن؟
یابه یاقوت درخشانی در نور چراغ؟

شعر نو

گاهی فقط سکوت

چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری است

جای گلایه نیست! که این رسم دلبری است

هر کس گذشت از نظرت در دلت نشست

تنها گناه آینه ها زودباوری است

مهرت به خلق بیشتر از جور بر من است

سهم برابر همگان ، نابرابری است

دشنام یا دعای تو در حق من یکی است

ای آفتاب هرچه کنی ذره پروری است

ساحل جواب سرزنش موج را نداد

گاهی فقط سکوت جواب سبکسری است

فاضل نظری

شعر نو

هر کسی در قفس ذهنی خود زندانيست
ذهن بی پنجره دود آلود است
ذهن بی پنجره بی فرجام است
بگشايیم کمی پنجره را
بفرستیم که اندیشه هوايي بخورد
و به مهمانی عالم برود
بگذاریم به آبادي عالم قدمى
ما به افکار جهان درس دهیم
و زافکار جهان مشق کنیم
و به میراث بشر
خبري خوش باشیم
و بکوشيم جهان
به طراوت و ترنم
تسکین و تسلی برسد
و بروید گل بیداري، دانايي، آبادي
در ذهن زمان
و بروید گل بینايي، صلح، آزادي، عشق
در قلب زمین
ذهن ما باغچه است
گل بکاریم بیا
تا مجال علف هرز فراهم نشود
بی گل آرايي ذهن
نازنین ؛
نازنین ؛
نازنین
هرگز آدم ، آدم نشود
مجتبی کاشانی

شعر نو

چه زیبا بود اگر یک دم ، نگاهم را تو می دیدی….!
زخلوتگاه احساسم ، غمم را زود می چیدی….!
چه زیبا بود اگر با هم ، رفیق عشق می بودیم…
و می گفتیم تا دنیاست ، کنار عشق خشنودیم….
چه زیبا بود یک لحظه ، بگویم عاشقت هستم….
ودستانت پر از امید ، بیارامند در دستم ….
چه زیبا بود ، اما حیف که من تنها پریشانم….!
و می دانم که می دانی…..
و می دانی که می دانم…..
پس چه زیبا بود اگر یک دم نگاهم را تو
می دیدی….!

شعر نو

اگه هم صدام بودی
هیشکی حریفم نمیشد
کوه اگه رو شونه هام بودی
کمرم خم نمیشد
تو اگه خواسته بودی
تو اگه مونده بودی
موندنی ترین بودم
عمق صدام کم نمیشد
اگه زخمی می شدم به دست تو مرحم بود
زخم قیمتیِ من محتاج مرحم نمیشد
اگه بارونِ عزیزِ با تو بودن می گرفت
گل سرخ قصه مون تشنه ی شبنم نمیشد
تو اگه خواسته بودی
تو اگه مونده بودی
موندنی ترین بودم

عمق صدام کم نمی شد

شعر نو

آرامشی داره صدات که دردمو کم میکنه…
چیزی بگو حرفای تو بدجوری خوبم میکنه…
تو طرف من باش من عشقمو ثابت میکنم…
صدبار برگردم عقب باز انتخابت میکنم….

شعر نو

بیوگرافی نویسنده

دانشجوی کارشناسی ارشد الکترونیک امیدوارم از مطالب سایت لذت ببرید.

مشاهده تمامی 454 پست

مطالب مشابه

ارسال دیدگاه

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.


برچسب ها